ضعف نحوه سخن گویی ما امری کلی است و پر است از ضایع شدن آهنگ صدا ، وجود لحن هاي عاجزانه ، صوتهای نازک و شکسته و بسته ، حروف جویده جویده و تا جايي که بعضي ها به جای سخن گفتن ، ناله میکنند !
فن بیان فقط به پرورش صدا و بیان و کار فنی و فیزیکی ختم نمیشود . بیان خوب ، با دانش ما از زبان و نیز با آگاهی ما نسبت به آنچه که «بیانش میکنیم » ارتباطی تنگاتنگ دارد .
صدا و بیان انسان محصول عوامل مختلف فیزیولوژیک ( مانند چگونگی اندامهای تنفسی و گفتاری )، روانشناختی (مانند شخصیت ) و اجتماعی (مانند آموزش و پرورش و پایگاه اجتماعی ) است .
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
صدای انسان پدیدهای بسیار پیچیده است و چهار عامل «غلظت صدا»، «انرژی صدا»، «انرژی کلمه» و «برد یا حجم صدا» در آن دخالت بسیار دارند .
به طور کلی میتوان اهم اهداف ورزش صدا را چنین عنوان کرد :
•1- درست اندیشیدن و افکار خود را در خور فهم خود و دیگران بیان کردن .
•2- عقاید خود را آزادانه ، با اعتماد صریح و طبیعی بر زبان آوردن .
•3- قدرت تنظیم افکار را توسعه بخشیدن .
برای داشتن بیان خوب باید دارای «گوش خوب» بود . مفهوم داشتن گوش خوب آن است که باید به شنیدن و درست شنیدن صدای خود و دیگران و صداهای اطرافمان که اصطلاحاً «صدای طبیعت» ناميده مي شود عادت کرد .
ما دقت نمیکنیم که صدای دوستمان که مدتها با او برخورد و مصاحبت داشتهایم چگونه است . بلکه از صدای افرادی که میشناسیم تنها یک خصوصیت کلی در ذهنمان داریم در حالیکه اگر به صدای وی با دقت گوش کنیم ویژگیهایی را در صدایش خواهیم شناخت که تا به حال متوجه آن نبودهایم .
برای آگاهی گوينده از چگونگی بیان خود ، ضبط کردن صدا را پیشنهاد میکنند . البته این در صورتی خوب است که دستگاه ضبط صدا دستگاه کاملی باشد، چرا که ضبط صوتهای معمولی بخشی از ویژگیهای صدا را حفظ نمیکنند .
به هر حال دقت و توجه نسبت به صدای خود و صدای طبیعت به هنرمندان امکان داشتن یک گوش خوب را میدهد به شرط آنکه این توجه و دقت به صورت یک تمرین مستمر و همیشگی درآید تا نتیجه مطلوبی به دست دهد .