۱- ارتقاء سطح بهره وری
به نسبتی که هزینه تمام شده افزایش می یابد فعال اقتصادی نمی تواند قیمت کالا و خدمات خود را افزایش دهد و اختلاف باید با ارتقاء سطح بهره وری خنثی شود ، این به معنای آن است که ارتقاء سطح بهره وری باید به اولین الویت فعال اقتصادی تبدیل شود
۲- کاهش فروش
رشد قیمتها بیش از رشد قدرت خرید مردم است در نتیجه ، مصرف رو به کاهش است ، کاهش مصرف به معنی کاهش فروش فعال اقتصادی است
۳- کاهش عایدی
به نسبتی که فروش شرکتها و فعال اقتصادی کاهش یافته ، هزینه کاهش نیافته و این به معنای کاهش عایدی یا کاهش سود خالص ، فعال اقتصادی است ، این به نوعی به ارتقاء سطح بهره وری مربوط نمی شود اما طرح مجدد آن از منظر ، کاهش عایدی است
۴- تغییر نوع خرج کردن
با کاهش قدرت خرید مردم نوع خرج کردن خود را تغییر داده اند و بسیاری از کالاها را از سبد مصرف خود حذف کرده اند اما فعالین اقتصادی به همین نسبت کاهش نیافته اند ، در بخش های لوکس و غیر ضروری ، ٧٠ درصد از فعالین اقتصادی نمی توانند هزینه عملیاتی خود را با سود ناشی از فروش تامین کنند
۵- تغییر رفتار مصرف کننده
با کاهش قدرت خرید ، مردم با مطالعه بیشتر دست به خرید می زنند ، در تهران هر کس که مطالعه کند و وقت بگذارد می تواند کالای مورد نیاز خود را ١۵ درصد ارزان تر از مغازه و سوپر محل خود خریداری کند ، تعداد افرادی که دیگر به سادگی حاضر نیستند از مغازه و سوپر محل ١۵ درصد گران تر بخرند به صورت نجومی رو به افزایش است ، معذالک هنوز ۶٠ درصد بدون مطالعه گران تر می خرند این گروه از مصرف کنندگان باعث دوام مغازه داری سنتی شده اند